شاید باور نکنید ولی قرنها است که مردم آدامس میجوند، مایاها و دیگر اهالی آمریکای مرکزی “چیکل” میجویدند. مردم آسیا و آفریقا جهت رفع خستگی و لذت، برگ گیاهان یا شیرابه درختان را میجویدند. سرخپوستان شمال آمریکا به صمغ صنوبر ماده قابل جویدنی که در درختان بومی پیدا میشد تمایل داشتند.
استعمارگران زمانیکه به آمریکا آمدند از مشاهده جویدن آدامس سرخ پوستان خیلی تعجب کردند. اوایل مستعمره نشینها، سرخ پوستان را به تمسخر میگرفتند و عادت جویدن گیاهان یا شیرابه درختان را عجیب و غریب میپنداشتند. پس از مدتی مستعمره چیها خودشان این ماده را تست کردند و متوجه شدند که چه چیزی را از دست دادهاند.
در اوایل قرن هجدهم اولین کارگاه تولید و فروش سقز تاسیس شد. این کارگاه سقز کاج میفروخت؛ یعنی همان مادهای که صدها سال بود سرخ پوستان به رایگان تهیه میکردند.
چیزی نگذشت کارگاهها و کارخانه های گوناگونی سقزسازی پیدا شد. اغلب اینها سقز صنوبر تولید میکردند و برخی از آنها نوعی سقز ساخته شده از پارافین عرضه میکردند.
نوع سقزی که امروزه مردم در سراسر جهان میجوند از صمغ صنوبر یا پارافین تولید نمیشود چهبسا از چیکل تولید میگردد، یعنی همان درخت شیرابه داری که قرنها مردم آمریکای مرکزی آن را میشناختند.
در سال ۱۸۷۰ عکاسی به اسم “چارلز آدامس” سرگرم تست چیکل به منزله مادهای جهت تهیه لاستیک بود. او میخواست محصولاتی همانند اسباب بازی، نقاب و چکمه از چیکل تهیه کند، ولی کل آزمایشات او با شکست مواجه شد. او که روزی خسته و دلسرد در کارگاهش نشسته بود، تکهای از محصول اضافی خود را به دهان انداخت و همچنان که سرگرم جویدن بود ناگهان این فکر به ذهنش رسید که به چیکل طعم و بویی اضافه کند و آن را به عنوان ماده جویدنی عرضه کند. بیست سال بعد چالز مردی ثروتمند و صاحب و مدیر یک کارخانه عظیم تولید آدامس بود.
این خوراکی خوشمزه خیلی زود در بین مردم ایالت متحده رایج شد. مصرف آدامس در آمریکا سال به سال به نحوی سریع فزونی یافت. مثلا در سال ۱۹۱۴ هر آمریکایی به طور متوسط سالی سی و نه دانه آدامس میجوید، اکنون این عدد به دویست رسیده و هنوز رو به فزونی است.
ارسال دیدگاه