برخی مواقع افرادی را میبینیم که در کارهایشان خلاقیت بسیاری خرج میکنند و ایدههای عالی به ذهنشان میرسد و ما تنها حسرت میخوریم که چرا ما هم نمیتوانیم مثل آنها باشیم. چنانچه شما جزء این افراد نیستید، به این معنا نیست که خلاقیت ندارید و محکوم به تحمل زندگی یکنواخت و خسته کننده هستید. اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. خلاقیت نیز مثل ماهیچه، جهت رشد کردن نیاز به تمرین و تکرار دارد.
براساس پژوهشهایی انجام شده پیادهروی تاثیر به سزایی بر روی خلاقیت شما دارد. افراد در وضعیت نشسته از خلاقیت کمتری دارند و هنگامی که در حال قدم زدن هستند خلاقیتشان فزونی مییابد. یعنی جهت فزونی خلاقیت با شیوههای کاربردی، قدم زدن بسیار سودمند است.
جهت خلاقتر بودن، بایستی خود را با طیف گستردهای از دیدگاهها و تجربیات نوین محاصره کنید. یک مکان کار متنوع خوب است، اما کافی نیست. در خارج از محل کار، درپی تنوع در غذاهایی که میخورید، جاهایی که سفر میکنید و یا کتابهایی که میخوانید، باشید. تنوع موردهای بیشتری را پیش روی شما قرار خواهد داد.
زمانیکه اندیشههای بیمانند به مغز شما خطور میکنند از ذخیره کردن آنها اطمینان خاطر حاصل کنید. در این امر به یادداشتهای ذهنی بسنده نکنید به دلیل اینکه ممکن است بدست فراموشی سپرده شوند. سعی کنید همواره یک دفترچه یادداشت و یا یک ضبط صوت بههمراه داشته باشید به ویژه در جوار تختخواب خود برای زمانهایی که افکار طلایی در حدود ساعت دو و نیمه شب به مغزتان خطور میکنند. زمانیکه افکار خود را در جایی ثبت کنید، شما به راحتی قادرید به آنها دسترسی پیدا کنید و آنها را سریع بهکار ببندید. افکار بزرگ نیز مانند میوهها فقط تا زمانیکه تازه و شاداب باشند قابل بهره بردن هستند.
لیستی از تمام فعالیتهای که در دوران کودکی از انجام آن لذت میبردید، درست کنید. برخی از فعالیتهای مثبت، غذاها و حوادث زمان کودکی خود را به خاطر آورید و به این پرسشها پاسخ دهید:
آیا این فعالیتها را در حال حاضر هم دوست دارید؟ تجربیات قبل چه چیزی میتواند به زندگی شما در حال حاضر بیافزاید؟ این تجربیات چگونه قادر است انتخابهای شغلی شما را شکل دهند؟ به عنوان نمونه، فرانک لوید رایت، بزرگترین معمار آمریکا، در طی دوران بچگی و ولو پیشتر از آن، با بلوکهای چوبی بازی میکرد.
امروزه تقریباً هر فردی بیشتر زمان خود را با شبکههای اجتماعی، بهره بردن از انواع برنامه و بازیها پر میکنند. از همین لحظه این کار را کنار بگذارید تا به جای وقت گذرانی با این موردها، احساس کم حوصلگی و به گونهای ملال را بکنید. برای این که پژوهشهایی انجام شده است که بیان میکند افراد با قرار گرفتن در لحظات ملال در مقابل با افراد آرام و دارای استرس میتوانند خلاقیت افزونتری داشته باشند. یعنی به گونهای میتوان گفت افراد با داشتن این لحظات به خیال پردازی پرداخته و این در خلاقیت تاثیرگذار میباشد. و اینگونه مغز پر از ایده و فکرهای نو میشود.
ارسال دیدگاه